دیشب در گفتمان چه گذشت؟...
هر هر هر به ادامه بروید🐥😃
دیشب جو بدی در گفتمان حکم فرما بود، ام ار و مانی در حال دعوا بودند، من و بابا گیان بهم دیگه فاحوش میدادیم، و خلاصه دیانا خانوم میگفت میروم آف میزنم و خود.....کوشای میکنم، در وسط این جو، حاج ممود با پروف قشنگش وارد میشود اول میگوید ها و بعد میگوید این چیست، من با دیدن پروف حاج ممود که خودم برایش گذاشته جرر خوردم، در آن لحظه داشتم شیر و کیک کوفت میکردم که پروف حاج ممد را دیدم کیکه پرید تو گلویم و به بیمارستان راهی شدم. 🐒😃
نتیجه ی اخلاقی: خواهشن برای دوستاتون یا رلاتون پروف سم نگذارید تا مانند من به بیمارستان راهی نشوید.
بزرگوار شما حاج آدری🐒🐥