در گپ روبیک1
این داستان مربوط به دیشبه😃
ادامه؟!
دیشب در وسط ویسکال، ننه ی من بالای سرم آمد، خیلی زود از برنامه ی روبیک خارج شدم اما از شانس خیلی قشنگ من گفت چی نگاه میکنی و گوشیمو گرفت و شروع کرد به گشتن😃
آره خلاصه، روبیکو پیدا کرد و وارد برنامه شد، از شانس خیلی قشنگ تر من، روی گپ بود و ننم همه ی چت هارو خوند، اولش زدم زیرش که اکانت یکی دیگس ولی عکس خودمو توی گپ دید😃
آره بازم خلاصه تر، منم نشستم و شروع کردم به تعریف کردن ماجرا... 😃😃
این داستان ادامه دارد...